کد مطلب:150287 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:226

مکتب حسین فرهنگ نجات از حقیقت کشی انسان ها
السلام علیك یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائك، علیك منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتكم

مطلب عمده ای كه در خصوص كربلا همواره باید متوجه آن باشیم و در هر جلسه متذكر آن شویم، این است كه كربلا اسراری دارد. تأكید ما هم خدمت عزیزان این بوده است كه همین طور كه قرآن باطنی دارد و حیف است كه فقط در حد ظاهر قرآن از قرآن استفاده كنیم، كربلا هم باطنی دارد و نوری است برای حیات كلی انسان و حیف است كه شرایطی فراهم نشود تا به باطن این واقعه بزرگ الهی نزدیك شویم، و اساسا هر قدر جامعه سطحی شد به سطح واقعه كربلا مشغول می شود و اگر خیلی به سطح واقعه كربلا نزدیك شد این در گرانمایه را آهسته آهسته زمین میگذارد و لذا از بهترین درجه هدایت محروم می شود. كربلا سرّ الله است، باید آماده شد تا خداوند سرّ الهی را آرام آرام به قلب ما برساند. اگر سرّ در كلام آمد، سرّ نیست و گر سرّ است دیده ی سرّبین باید آهسته آهسته گشوده شود.

در نهضت حسینی، حكمت و بصیرت نهفته است و در این نهضت یك


تن، یك فرهنگ است و همه چیز، و طرف مقابل این نهضت چهل هزار تن، هیچ اند هیچ، و همین بینش است كه توان رویارویی را به ملتها خواهد داد، چون آن كه بیشتر اسلحه دارد زودتر از طریق انبوه اسلحه هایش به سوی مرگ می رود. پس در حكمت حسینی یك جان نیست در مقابل جانها، تا ترس، جایگزین هر انتخاب منطقی شود، یك حكمت است كه از زمین و زمان و گوشت و خون گذشته است تا ماوراء همه اینها انسان را از پوچی برهاند و در این حال ترس دیگر محو می شود و برق اسلحه های از دور به نمایش درآمده دیگر نمی توانند حكومت كنند، بلكه مجبورند نزدیك شوند و تن ها را بشكافند و سرها را ببرند تا معلوم شود از آنها كاری برنمی آید و ایجاد ترس كه همه قدرت اسلحه ها است جایی پیدا نخواهد كرد. آری اسلحه ها را برای ترساندن ساختند و نه برای بریدن و حالا در این صحنه بریدند و شكافتند ولی نترساندند و كربلا یعنی ماوراء ترس دروغین اسلحه ها، آنچه باید اراده شود، اراده می شود.